ناتوانی چای ایرانی در رقابت با چای وارداتی به این صنعت لطمه زده است
صنایع غذایی: کشورمان به رغم تمام ظرفیتهایی که در تولید چای دارد، اما در عرصه برندسازی این محصول توفیقی نداشته است. در حالی که در باغات چای شمال ایران، یکی از مرغوب ترین و کیفی ترین برگهای سبز چای تولید می شود و در نهایت تبدیل به چای خشک میشود، اما به حدی در برندسازی ضعیف عمل شده که چای ایرانی به جایگاه واقعی خود در بازارهای جهانی دست نیافته است. این در حالی است که برخی ضوابط و شرایط داخلی مانند تعرفه گمرکی مانع رقابت چای ایرانی در بازارهای خارجی شده است. در این وضعیت کشوری مانند ترکیه میدان را خالی دیده و با اعمال تعرفههای بالا برای واردات، چای تولید داخل خود را مورد حمایت قرار داده است. این موضوعی است که زوبین امیری، مدیرعامل چای «زوبین» در گفتوگو با «اقتصاد سبز » مورد اشاره قرار داد که در ادامه از نظرتان میگذرد.
یکی از مشکلات جدی در صنعت چای، نیروی انسانی است؛ امسال از نظر نیروی انسانی چه وضعیتی حاکم است و این مسأله چه چالشهایی را بهوجود آورده است؟
ما مشکل ریشهای در زمینه تامین نیروی انسانی برای تولید چای داریم و نسل جوان به هیچ عنوان راضی نیستند که وارد این کار شوند؛ چرا که کشاورزی، کار بسیار طاقت فرسایی است. این در حالی است که تمام کشورهای دنیا خود را موظف میدانند که اشتغالزایی داخلی و صنایع تولید داخلی را مورد حمایت قرار دهند. محاسباتی که انجام دادهام، نشان میدهد که به طور میانگین برای واردات نیم کیلو چای تقریباً ۱۰۰ هزار تومان یارانه پرداخت میشود اما برای تولید هر کیلو چای داخلی، ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان یارانه در نظر گرفته شده است؛ بنابراین در این شرایط، رقابت چای تولید داخل با چای وارداتی امکانپذیر نیست.
تمام اینها در شرایطی است که در ترکیه بیش از ۲۰ سال است که تعرفه گمرکی 150 درصدی برای واردات چای در نظر گرفته شده و به همین خاطر این کشور تحول عظیمی را در زمینه صنعت چای داشته، باغات بسیاری را زیر کشت برده و در نمایشگاههای بینالمللی، برندسازی کرده در حال حاضر صنعت چای ترکیه، یک صنعت پویا و موفق و مطرح در دنیا تلقی میشود ولی متاسفانه ما در برندسازی چای ایرانی بسیار ضعیف عمل کردهایم. سالهاست که کارخانههای چای ما با دغدغه شدید، کار تولید را انجام میدهند و واقعا انصاف نیست که هم کشاورز و هم تولید کننده، از بیتدبیری و سوء مدیریت، ضربه بخورند. همین یک مسأله که واردکنندگان چای ارز ترجیحی دریافت می کنند و تعرفه واردات هم صفر است، گویای دیدگاه مسئولان به صنعت چای داخلی است و از همین رو واقعا افق روشنی را برای این صنعت نمیبینم.
مسایل و مشکلات دو دهه گذشته صنعت چای را بسیار آزار داده است؛ در این میان بهطور مشخص سازمان چای و اتحادیه چایکاران و تشکلهایی که باید از این صنعت حمایت کنند، چه اقداماتی انجام داده اند؟
سندیکای کارخانجات چای که بهدلیل فقدان هیأت مدیره اصولی، اصلا نمیتواند فعال باشد. سازمان چای هم به صورت فصلی، افرادی را به عنوان ناظر استخدام کرده و یک ناظر کیفی و یک ناظر کمی را راهی هر کارخانه میکند که مسئول خرید برگ سبز در کارخانهها هستند و باید درج کنند که چه مقدار چای درجه یک یا درجه ۲ تحویل کارخانه داده میشود تا کارخانهدار بتواند تعهدات خود را نسبت به پرداخت انجام دهد. موضوعی که باید رعایت شود، کیفیت تحویلی برگ سبز و درجهبندی آن است که اصلاً رعایت این نحوه دریافت برگ سبز بر مبنای کیفیت را توسط ناظرین شاهد نیستیم و هر آنچه که کشاورز تحویل بدهد، ملزم به دریافت آن هستند که این مسأله برای کارخانهها بسیار چالشبرانگیز شده است؛ چرا که تمام سیستم تولید به خاطر عدم دریافت کیفیت مناسب بههم میخورد.
بنابراین سازمان چای باید هم کیفیت درخواستی کارخانههای چای را در نظر بگیرد هم قیمتی را برای خرید تضمینی تعیین کند که برای کشاورزان صرفه اقتصادی داشته باشد و برگ سبز با کیفیتی که مدنظر کارخانه است را تحویل دهد. کارخانهدار باید محصول تولیدی سال گذشتهاش را بفروشد تا بتواند سرمایه در گردش برای سال جدید تأمین کند؛ بنابراین باید تسهیلات در اختیار او قرار بگیرد و اگر کارمزد تسهیلات بیشتر از ۴ درصد باشد، اصلا برای بخشهای کشاورزی و صنعت، هیچ توجیهی ندارد. البته اسمش این است که تسهیلات با کارمزد ۴ درصد به کارخانهها پرداخت می شود اما از آنجا که کارخانهها باید در همان ابتدا رقمی را پرداخت کنند، عملاً میزان سود، ۱۴ تا ۱۵ درصد میشود. این در حالی است که اگر ظرفیت کارخانهها برای خرید برگ سبز چای سنجیده نشود و اعطای تسهیلات بر مبنای ظرفیت حجمی کارخانهها صورت نگیرد، هر سال مجبورند به هر قیمتی چای را بفروشند تا بتوانند هزینههای خود را پرداخت کنند که این موضوع فقط برای دلالان سودآوری داشته است.