صنایع غذایی: در گفت و گو با محمدرضا مرتضوی، رییس کانون انجمنهای صنایع غذایی ایران بر این اهمیت بخشی به تجارت علمی و صحیح غلات و ورود به موقع و صحیح به بازارهای جهانی تأکید شد ماحصل این گفت و گو را در ادامه می خوانید.
لطفا ارزیابی خود را از کنفرانس «ایران گرین» به عنوان بزرگترین گردهمایی فعالان و تأمینکنندگان بخش بازرگانی و واردات غلات کشور و این رویداد از چه نقاط ضعف و قوتی برخوردار است؟
در سالهای گذشته بهتدریج موفق شدیم که نظرات دستاندرکاران صنایع مرتبط با غلات را به این کنفرانس جلب کنیم و موضوعات و مسایلی که در کنفرانس مطرح شده یک نیاز بوده که آگاهی بخشی به قسمتهای مختلف صنعت در موضوعاتی مانند تولید و تجارت غلات و آینده بازارها بوده و با توجه به برگزاری دورههای گذشته، در کنفرانس امسال بخشهای متنوعتری تحت پوشش قرار گرفت.
در کنفرانس امسال در مورد صنایع مرتبط با خوراک دام، پرورش طیور، آبزیان، تولید روغن و استحصال دانههای روغنی، گندم، آرد و نان و تنوع بخشی به موضوعات، اقدامات لازم صورت گرفته و نتیجه یک سال تلاش دست اندرکاران کنفرانس «ایران گرین» است و بنابراین، جذب عمیقتر، بالاتر و بهتری داشته است.
از همینرو امسال با کنفرانسی برگزار شد که تقاضا برای شرکت در آن، بسیار بیشتر از امکاناتی بود که در اختیار داشتیم.
حدود یک هزار نفر متقاضی حضور در این کنفرانس بودند که بهدلیل محدود بودن امکان پذیرش، حدود 600 تا 700 نفر حضور بود که نشان دهنده بهبود کمیت شرکتکنندگان و علاقهمندان و بهبود کیفیت است.
در سال حدود 22 میلیون تن انواع غلات، دانههای روغنی و نهادههای دامی وارد کشور میشود. قطعاً اتخاذ یک استراتژی مناسب و مدون میتواند هزینههای تمام شده واردات را در کشور کاهش دهد. در این رابطه چه نظری دارید؟
قطعاً همینطور است و ورود به بازارهای جهانی و تأمین نیازهای کشور، یک ضرورت اجتنابناپذیر است. خرید نا به هنگام میتواند 30 درصد هزینههای کشور را افزایش دهد و این در حالی است که ورود بهموقع به بازارها میتواند تضمینکننده بهترین خریدها باشد و انتخاب مناسب و مرغوب میتواند روی کالاهای تولیدی تأثیر داشته باشد.
در واقع زمانیکه گندم مرغوب وارد کشور شود، تأثیر خود را روی آرد، نان، پاستا، بیسکویت و شیرینی و شکلات و تمام محصولات زیرمجموعه خواهد گذاشت که این موضوع در مورد سایر غلات هم صدق می کند.
زمانیکه امکاناتی برای واردات غلات به کشور مهیا میشود؛ هم از نظر لجستیک، هم از نظر بنادر و هم از نظر ورود به هنگام به بازار و خرید بهموقع بازار، جمع جبری تفاوت خرید خوب با خرید بد قطعاً میتواند 25 تا 30 درصد تفاوت داشته باشد و در اختیار داشتن امکانات لجستیک، بندری، نگهداری و توزیع به موقع کالاها در استفاده بهینه از ظرفیتهای موجود کشور تاثیرگذار است.
کشور ما ظرفیت محدودی از نظر مالی دارد که 50 یا 100 دلار ارزانتر یا گرانتر تأثیری نداشته باشد. ما ظرفیتهای مشخصی داریم و کشور همیشه در فشار مالی بوده و متأسفانه دخالتهای دولت در مسایل مربوط به غلات، بخشی از اینبار را به دولت انتقال میدهد؛ بنابراین خرید خوب و بهموقع، حمل به موقع، نگهداری و رعایت قوانین و مقررات بینالمللی، کمک میکند که ماحصل کار بهتر باشد.
اگر تأمین میلیونها تن غلات با آگاهی، درایت و حضور به موقع در بازار و حمل و نقل کالا و نپرداختن دموراژ کشتیها و حمل ونقل و بارگیری باشد، جمع جبری آنها از نظر هزینهها میتواند ذخیره بزرگی در حد 20 تا 25 درصد داشته باشد.
اشاره به حضور بههنگام داشتید و پیامدهای 20 تا 25 درصدی که این حضور میتواند داشته باشد؛ گاهی مشاهده میشود که در تخصیص ارز، صدور مجوزها و مباحث اینچنینی، این بههنگام بودن رعایت نمیشود. چه صحبتی با دولتمردان کشور دارید که هزینههای تامین غلات را پایین بیاورند و تحمیل دموراژ را به واردکنندگان کمتر کنند و در نهایت بتوانیم قیمت تمام شده کمتری داشته باشیم؟
ایران در موضوع پرداختها همیشه کشور خوشحسابی بوده و بنابراین کشوری نبودیم که بدحسابی کنیم و پول فروشندگان را پرداخت نکنیم و بنابراین تمایل به مبادله کالا با ایران وجود دارد. ولی باید متولیان امر به این موضوعها توجه داشته باشند که از تولید داخلی، امان تامین غلات مورد نیاز کشور وجود ندارد؛ بنابراین بهتر است که هر سال برنامهریزی داشته باشیم و کمک کنیم به اینکه تجار و بازرگانان و شرکتهای دولتی در زمان خودش اینکار را انجام دهند و اگر بی توجهی شود، شاید 14 تا 15 میلیارد هزینههای تولید این 22 میلیون تن غلات باشد و بنابراین یک باخت بزرگ داریم و خرید بههنگام و نابهنگام و عدم رعایت قواعد و قوانین میتواند کشور را 4 تا 5 میلیارد دلار عقب بیندازد.
از همین رو ارزش این را دارد که برنامهریزی مدونی برای ورود به بازارها انجام شود و مسئولان وزارتخانهها و سازمانهای ذیربط بدانند که برای منافع مالی کشور خود کار میکنند.
ضمن اینکه همه باید تابع مقررات باشیم و همه تلاش کنیم تا بهترین کالا را برای مصرف کشور تأمین کنیم و بههم کمک و یاری دهیم و این کمک و یاری ما بیشتر موقعیتشناسی و دلسوزی برای منابع مالی کشور است.
پولی که یک بازرگان خرج میکند تا اقدام به واردات کند، اگر بهدلیل عدم اتخاذ تصمیمات مناسب در زمان مناسب، موجب افزایش هزینهها شود، از جیب مردم هزینه شده است.
آشنایی دستاندرکاران و مسئولان کشور و تجار و بازرگانان برای اهمیت بخشی به تجارت علمی و صحیح و شناخت کافی از بازارهاست.
هر سال زراعی که چین برای خرید برخی از نیازهای خود وارد بازار شود، با توجه به حجم انبوه نیازهایی که دارد ممکن است بازارها را دستخوش دگرگونی و تغییرات حاد قیمتی کند.
بنابراین دستگاههای ذیربط در مراجعه بازرگانان به آنها، نباید نیازهای کشور را نادیده بگیرند؛ البته نادیده نمیگیرند و در نهایت نیازهای کشور تأمین میشود اما بحث اینجاست که حرکت بر مبنای شناخت و آگاهی از بازارها و امکانات لجستیک دنیا و تأمین بهموقع کشتیها، داشتن خطوط حمل و نقل که بهموقع وارد شود و تأمین کشتیهای مورد نیاز همگی در قیمت تمام شده تأثیر میگذارد.
بنابراین تلاش ما در کنفرانس «ایران گرین»، دخالت در امور اجرایی نیست بلکه آگاهی بخشی هدف ماست و فکر میکنیم در قالب آگاهی بخشی، اگر افراد در قالب منافع ملی درک درستی از حضور بهموقع در بازار و شناخت موضوعات مرتبط با لجستیک و گمرکات و پرداخت کمتر دموراژ و استفاده از قوانین بینالمللی باعث میشود که تجارت روانتری داشته باشیم و این روان بودن تأمین کننده منافع کشور از راه خرید صحیح و همچنین از نظر امنیت غذایی خواهد بود.