سعداله منصوری*
محدودیت منابع آبی، توزیع نا مناسب بارش سالیانه در طول فصول و عدم مدیریت صحیح منابع موجود باعث افت شدید عملکرد در مناطق کمآب میشود. دو سوم از وسعت کشور ما را مناطق خشک و نیمه خشک تشکیل میدهد که متوسط بارندگی در آنها کمتر از 150میلی متردر سال است و این میزان نیز بهصورت نا منظم و غیرقابل پیشبینی توزیع میشود. بنابر این یکی از مسایل مهمی که بایستی مورد توجه قرار گیرد تنش خشکی در طول فصل رشد گیاه است. حدود 97.5 درصد موجودی آبها در دریاها و اقیانوسها متمرکز هستند و درواقع تنها 2.5 درصد از منابع آبهای جهانی را آبهای شیرین تشکیل میدهند. در این میان کشورهای منطقه خاورمیانه دارای کمترین سرانه تجدیدشونده در سطح جهان هستند که درواقع نشاندهنده این موضوع است که ایران در مرکز بحران کمآبی قرار دارد. در میان عوامل محدود کننده طبیعی ،کمبود آب مهم ترین عاملی است که بهویژه در مناطق خشک و نیمه خشک جهان به طرق مختلف باعث محدودیت کاشت و کاهش محصولات غذایی میشود.
بیش از 85 درصد از اراضی کشور در محدوده نیمهخشک تا فراخشک قرار دارند و تنها حدود 7 درصد مساحت کشور در محدوده مرطوب تا خیلی مرطوب قرار دارد. 5 درصد باقیمانده نیز که سهم ناچیزی است دارای آبوهوای مدیترانهای است. شرایط متفاوت آبوهوایی در مناطق مختلف کشور موجب عدم یکنواختی شدید بارش در کشور نیز شده است.
خشکی ودامنه اثرگذاری
خشکی عموما به کمبود آب اطلاق میشود.خشکی بر اثر ترکیب فرایندهای فیزیکی محیطی که گیاه را با تنش ابی مواجه میسازند، بوجود آمده و تولید محصول راکاهش میدهد.
خشکی را میتوان بسته به منبع آب در دسترس به سه رده کلی تقسیم نمود:
1- خشکی جو: بیانگر کمبود باران در مقایسه با بارندگی معمول دریک منطقه معین میباشد.
2- خشکی هیدرولوژیکی: بیانگر کمبود آب در سطح زمین و منابع زیر زمینی میباشد.
3- خشکی کشاورزی: بیانگر وضعیتی است که درآن میزان بارندگی و رطوبت خاک برای تأمین نیازگیاه جهت رشد ورسیدن بهینه ناکافی میباشد.
مکانیزمهای مقاومت به خشکی
سه نوع مکانیزم اولیه برای مقاومت به خشکی شناسایی شده است
1ـ گریز از خشکی: توانایی یک گیاه برای تکمیل دوره زندگی قبل از کاهش رطوبت خاک راگریز از خشکی میگویند. واریتههای زودرس دوره حساس زایشی را درمرحله رطوبت کافی تکمیل کرده و از خشکی میگریزند.
2-اجتناب از خشکی: توانایی یک گیاه برای تحمل دورههای بدون بارندگی از طریق بالا نگه داشتن میزان آب موجود درخود را اجتناب از خشکی مینامند.گیاه برای اجتناب از خشکی در شرایط محیطی کمبود اب کمترین کاهش اب رادر بافتهای خودنشان میدهد.
3- تحمل به خشکی: تحمل به فقدان آب به مفهوم بروز حداقل کاهش در کلیه فرآیندهای زندگی گیاه نسبت به زمانی است که گیاه به اندازه ی کافی آب در اختیار دارد.
انتخاب گیاه مناسب، گام اساسی جهت زراعت در مناطق خشک
تلاشهای زیادی برای افزایش عملکرد در برنامههای کشاورزی در مناطق خشک و کمآب صورت گرفته است. چنین فعالیتهایی نشان میدهد که باید به سازگاری گیاهان، ارقام و واریتهها با شرایط خشکی توجه ویژه داشت. رشد گیاه و عملکرد گیاهان در شزایط تنش موضوع تحقیقات زیادی قرارگرفته است.آن دسته از خصوصیات مرفولوژیکی وآناتومیکی که سبب میشود گیاه در محیطهایی تنشزا رشد کرده و زنده بماند شناسایی شده است. برنامههای تحقیقاتی بومی و محلی که سبب به وجود اوردن واریتههایی از گیاهان کمآببر برای محیطهای به خصوص میشوند که یک روش تکمیلی برای تقویت افزایش محصول در مناطقی است که در معرض تنشهای محیطی قرار دارند. از کنجد به عنوان یکی از گیاهان مهم و راهبردی کشور که از قدمت بسیار بالایی در این مرزو بوم برخوردار است نام برده میشود. کنجد گیاه گرمادوست، متحمل به خشکی و کمآببر، برخوردار از بهترین ترکیب روغن و قابلیت سازگاری با اغلب مناطق کشورمان را دارد.
کشت کنجد در ایران و جهان
در نباتات روغنی رایج در کشور کنجد از قدیمی ترین آنها بوده و از سالیان دور بعنوان یک گیاه بومی ایران شناخته شده است. با وجود ژرمپلاسم غنی کنجد در کشور و پیدایش تیپهای سازگار با شرایط متفاوت که بر اثر کشت مستمر صورت گرفته و همچنین مزیتهای فراوان این نبات شایسته است که بیش از گذشته و در قالب فعالیتهای دقیق و هدفمند به معضلات و موانع فراوری توسعه کشت آن پرداخته شده و زمینه بهرهگیری بیشتر از پتانسیلهای موجود در کشور فراهم آید.
پراکنش جهانی کشت گیاه کنجد.مناطق سبز رنگ مناطق عمده، نقاط زرد رنگ در حدود متوسط و مناطق قرمز رنگ سطوح کمتر این گیاه را دارند. توزیع کشت کنجد در جهان. هند با 680000 تن در سال بزرگترین تولید کننده کنجد در جهان است. رنگها نشان دهنده درصد تولید نسبت به بزرگترین تولید کننده (هند) است. رنگ سبز 100 درصد، رنگ زرد 10 درصد و رنگ قرمز 1 درصد است.
در سال زراعی1402-1401 زراعت کنجد در ایران مساحت 51 هزارهکتار را در پوشش خود داشته و حدود 40هزار تن دانه تولید نموده است. میانگین عملکرد در واحد سطح در ایران براساس آمار اعلام شده داخلی 970 کیلوگرم در هکتار است.با این حال،میزان متوسط عملکرد جهانی حدود 500کیلوگرم در هکتارو بسیار پایین است زبرا بسیاری از اراضی حدود (55 درصد) در اراضی فقیر بامنابع آبی بسیارمحدود وضمن استفاده از رطوبت باقی مانده در خاک کشت میشود.
سطح کشت کنجد در جهان طبق آمار منتشره سازمان خواربار جهانی در سال 2022 بیش از ذوازده میلیون هکتار گزارش گردیده است. کشت این گیاه از سال 1970 تا کنون تقریبا به دو برابر افزایش یافته بیشترین سطح کشت این نبات متعلق به کشورهای سودان، هندوستان، میانمار (برمه)، تانزانیا و چین است. بالاترین عملکرد در واحد سطح مربوط به کشورهای لبنان و مصر با عملکرد 1389 و 1340 کیلوگرم در هکتار میباشد.
بررسی وضعیت کشت وتولید کنجد در کشور
روند تغییرات سطح زیر کشت، تولید و عملکرد دانه کنجد در طی دوره (1378 تا 1402) براساس آمار اعلام شده داخلی مورد بررسی قرار گرفته است. سطح کشت کنجددر سال زراعی 79-78حدود 47814 و در سال زراعی 401-402 به 51250 هکتار بالغ گردیده است. میزان عملکرد در واحد سطح افزایش قابل توجهی نشان داده و از 643 کیلوگرم در هکتار به حدود یک تن در هکتار بالغ گردیده است. افزایش عملکرد کنجد در واحد سطح در سالیان اخیر حاکی از موفقیت و اثربخشی بررسیهای تحقیقاتی بهویژه در زمینه به نژادی برای این گیاه در عرصه زراعت کشور است. برنامه پنج ساله آینده کشور توسعه زراعت کنجد را در افق یکصد هزار هکتار پیشبینی نموده است.
زراعت کنجد در کشور در 23 استان رایج بوده و با توجه به محدودیتها در منابع آبی و خصوصیات ویژه این گیاه در شرایط کم آبی همچنان انتظار به گسترش کشت این گیاه وجود دارد. بیشترین سطوح زراعت کنجد در کشور در استانهای خوزستان ،فارس و کرمان انجام شده است. در برخی استانها زراعت کشور بصورت دیم نیز انجام میشود.
موانع و چالشهای توسعه زراعت کنجد
انجام بعضی موضوعات عمومی توسعهای برای کنجد نیاز به مطالعات دقیق دارد. اولین موضوع یا جالش اصلی در کنجد تولید ارقامی است که حتی المقدور به هنگام رسیدگی دانه ریزش نداشته باشند و چنین ارقامی به نام کپسول بسته یا مقاوم به ریزش موسومند. موتانت مقاوم به ریزش (کپسول بسته یا ناشکوفا) توسط لانفام در سال 1943 شناسایی گردید (wies.1971, Mazzni 1983). کپسول بسته بودن توسط یک ژن مغلوب ایجاد می شود. علیرغم شناسایی موتانت مقاوم به ریزش پروسههای اصلاحی هنوز این امکان را فراهم نمی سازد که بتوان صفت ناشکوفایی (مقاومت به ریزش یا کپسول بسته بودن) را از سایر صفات نامطلوبی که با آن همراه است تجزیه نمود و به ارقام دارای صفات مطلوب انتقال داد. بر این مبنا تا به امروز به رغم وجود ارقام کنجد متحمل به ریزش در برخی ممالک دنیا، رقم تجارتی مقاوم به ریزش و قابل دسترس برای اغلب کشورهای تولید کننده کنجد وجود ندارد.
ریزش کنجد از کپسولها به هنگام رسیدگی کنجد گیاهی رشد نامحدود
چالش مهم دیگر نامحدود بودن دوره گلدهی، تولید کپسول و رسیدگی کپسولهاست. در حال حاضر اغلب واریتههای کنجد دارای رشد نامحدود بوده و درصورت مساعد بودن شرایط آب و هوایی و رطوبت خاک بهطور مداوم تولید برگ، گل و میوه مینمایند. در این صورت در یک زمان مشخص در کپسولهای اولیه ریزش پدید آمده است حال آنکه کپسولهای انتهایی (ثانوی) دیررستر بوده و هنوز بلوغ حاصل نکردهاند این شرایط تعیین تاریخ برداشت دقیق و اقتصادی را با ابهام و مشکل مواجه مینماید.
عملکرد کنجد بطور کلی پایین است و حتی تحت شرایط بسیار خوب به ندرت از 1.5 الی 2 تن در هکتار فراتر میرود.
از این دیدگاه به منظور اینکه عملکرد نبات با سایر نباتات از لحاظ اقتصادی قابل رقابت باشد باید به این ویژگی بیشتر توجه شود.
کنجد مقاومت یا تحمل بالایی به خشکی نشان میدهد و میتواند با سازگاری با شرایط کمآبی عملکرد خوبی را تولید کند. اگر چه میزان رطوبت قبل از کشت و گلدهی در افزایش عملکرد مؤثر است. موضوع دیگر اصلاح کنجد ایجاد مقاومت به بیماریها و آفات است. بیماریهای باکتریی بسیار مخرب و قارچها و میکوپلاسماها زراعت کنجد را تهدید می نمایند. اگرچه مطالعات دقیقتر بیان داشتهاند که حداکثر پتانسیل در مورد مقاومت به بیماریها به کار گرفته نشده است و اصلاح در جهت مقاومت به آفات کند و مشکل است.
سازگاری طول دوره رشد نیز یک موضوع اصلاحی است. در یک دیدگاه ارقام بیتفاوت به طول روز و غیرحساس به حرارت مطلوب هستند و از طرف دیگر در مناطقی نظیر هند و برمه (میانمار) دو تیپ دیگر از واریتهها (ارقام) مورد نظر هستند: 1- واریتههای دیررس در مناطقی که کشت کنجد زراعت اصلی باشد. 2- واریتههای زودرس در مناطقی که کشت کنجد زراعت دوم بوده یا اینکه بعد از کشت این نبات زراعت دیگری مورد نظر باشد که مطلب اخیر ممکن است در مورد ایران هم صدق نماید.
بهبود میزان روغن و اصلاح (تعدیل) ترکیبات اسیدهای چرب آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. Yermanos (1971) در بین 721 رقم کنجد کشت شده دریافت که حجم روغن (میزان روغن) از 40.4 درصد تا 59.2 درصد متغیر است و ضریب یدی نیز از 106 تا 126 تغییر مینماید. در یک تحقیق مشابه (Lee and Choie 1985) در کره تغییرات درصد روغن را از 45 درصد تا 55.5 درصد در میان 220 ژنوتیپ متفاوت گزارش نمودهاند.
کنجد میتواند در شرایط کمآبی امروز کشورمان از حیث توسعه زراعت و نیز بهرهوری از زراعت جایگاه بهتری کسب نموده و به عنوان گیاه بومی این مرز وبوم در آینده نه چندان دور چشم انداز زراعت بیش از یکصدهزار هکتاری را محقق نماید.
منابع در دفتر نشریه موجود است.
* عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر – سازمان تحقیقات ،آموزش وترویج کشاورزی ،کرج، ایران